این که چرا نظام آموزشی ایران اصلاح و منطبق با آخرین دستاوردهای علمی دنیا، بروز نمی شود، سوالی است که پاسخ های متعددی بدان داده می شود.
آنها که به همه چیز با عینک بدبینی می نگرند می گویند نظام آموزشی اصلاح نمی شود چون خروجی وضعیت کنونی، افرادی هستند که راحت تر می توان آنها را کنترل کرد.
نگاه خوش بینانه نیز بر این باور است که دست اندرکاران آموزش و پرورش، نسبت به تحولات جهانی عرصه تعلیم و تربیت ناآگاه هستند یا به دلیل فشل بودن ساختار این وزارتخانه، قادر به ایجاد تحولات بنیادین در آن نیستند.
البته قضاوت های بینابینی هم وجود دارد ولی فارغ از علل، باید به تلخی گفت که آموزش و پرورش ایران سال هاست که تبدیل به چرخ گوشتی شده است که کودکان ایرانی را در ۶ یا ۷ سالگی تحویل می گیرد و بعد از ۱۲ سال، موجوداتی خرد شده تحویل جامعه می دهد که عمدتاً فاقد توانایی زندگی هستند، ببینید:
- از همان ابتدا، آموزش های دینی در وسیع ترین سطوح به دانش آموزان ارائه می شود و هزاران میلیارد تومان در هر سال، صرف این مقولات می شود.
خروجی آن همه تعلیمات دینی را در جامعه خودتان ببینید و قضاوت کنید!
- از همان اول ابتدایی، به دانش آموزان خواندن و نوشتن یاد می دهند و در مقاطع بالاتر، نهاد و گزاره و موصوف و صفت و قافیه و ردیف و ... به آنها یاد می دهند ولی بیش از ۵۰ درصد از فارغ التحصیلان، از نوشتن یک نامه عادی اداری عاجزند.
- این همه خرج مادی و معنوی می کنند و تاریخ و جغرافیا و علوم و ریاضی و هندسه و ... به ذهن بچه ها تحمیل و تزریق می کنند ولی کافی است چند سوال ساده تاریخی یا جغرافیایی یا یک مسأله ساده ریاضی به دیپلمه های این نظام آموزشی بدهید تا ببینید اطلاعات عمومی شان چقدر نازل است و اکثرشان بدون ماشین حساب نمی توانند یک تقسیم ساده را انجام دهند!
- سال های سال، دو زبان عربی و انگلیسی را هر هفته و هر هفته به دانش آموزان تعلیم می دهند و مدام امتحان می گیرند و در کنکور هم ضریب ویژه ای برایشان در نظر گرفته اند اما کدام دانش آموز به صرف کلاس های مدرسه، می تواند یک صفحه از روزنامه انگلیسی را -که حاوی لغات تخصصی هم نیست- بخواند یا بتواند از عهده مکالمات روزمره عربی برآید؟!
آنچه در چند بند وفق آمد ، ناظر به آموزش هایی است که داده می شود و ثمری ندارد، حال بماند آنچه به بچه ها یاد نمی هند: مهارت های زندگی، امید،خلاقیت، مذاکره، قدرت حل مسأله، مدارا، تعاملات اجتماعی و ... .
به همه این فجایع بیفزایید فضای حاکم بر نظام آموزشی را که آمیزه ای از استرس، اضطراب، تحقیر، تولیدحس ناتوانی در بچه ها، ایجاد ارزش های کاذب در دانش آموزان و خانواده هاست، فضایی که نه تنها بچه ها قربانی بی چون و چرای آنند، که خود معلمان نیز در این فضای مندرس، در رنج دائمی اند.
هم از این روست که عصر ایران اقدام به راه اندازی اندیشکده آموزش و پرورش کرده است تا به طور عملی پیگیر اصلاح نظام آموزشی کشور شود چرا که بر آنیم اگر همین یک کار را ولو در حد چند قدم کوتاه ولی عملی، انجام دهیم، خدمتی ماندگار به ایران و آینده ایران کرده ایم.
نامه ای نیز که اخیر با امضای ۹ نفر خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری منتشر شد، در همین راستاست چرا که معتقدیم اصلاح بنیادین آموزش و پرورش، آن هم نه بر اساس آزمون و خطا و دیدگاه های شخصی که بر پایه اخرین یافته های علمی - که در جهان مورد استفاده هستند - باید یکی از شعارهای اصلی کاندیداها و یکی از برنامه های عملی رئیس جمهور آینده باشد.
مادام که نظام آموزشی اصلاح نشود، همه کارهای دیگر در این کشور، کوبیدن آب در هاون است و مصداق این سخن سعدی بزرگ که فرمود:
خانه از پای بند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
نوشتهی جعفر محمدی
برگرفته از :
عصرایران